ستارگان خونین 3 (زاهر بن عَمرو کِندی)

براي ياوري، تمرين شجاعت لازم است

زاهر بن عَمرو کِندی

زاهر بن عَمرو کِندی مردی شجاع، اهل تجربه و رزم‌آوری مشهور بود. شیخ طوسی و دیگران گفته‌اند: محمدبن سنان الزاهری که از امام رضا و امام جواد علیهماالسلام روایت نقل کرده و در سال 220 هجری رحلت فرموده از نوادگان این یاور امام حسین علیه السلام است. او از محبانِ شناخته شده اهل بیت علیهم السلام بود. تاریخ نگاران نگاشته‌اند که وقتی عمرو بن حمق بر علیه زیاد قیام کرد، همراه او زاهر به پا خواست. او در گفتار و رفتار، عمرو را همراهی کرد. وقتی که معاویه عمرو را دستگیر کرد، زاهر را نیز تعقیب نمود. عمرو به شهادت رسید، ولی زاهر فراری شد، تا این که در سال 60 هجری زاهر به حج مشرف شد و در آن سفر با حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ملاقات کرد. پس از آن همراه امام شد و تا کربلا با ایشان بود .سروی می‌گوید که زاهر در حمله نخستین در روز عاشورا به مقام شهادت فائز شد

ستارگان خونین 2 (یَزید بن ثُبَیطِ عبدی بصری)

عاشق امام باش تا امام عاشقت باشد

یَزید بن ثُبَیطِ عبدی بصری

یَزید بن ثُبَیطِ عبدی بصری از شیعیان و از اصحاب «ابی الاَسود» بود. او مردی شریف در بین قوم خویش بوده است. ایشان دارای ده فرزند پسر بود که آنها را به رفتن نزد امام دعوت کرد و گفت: کدام یک از شما با من به پیش می‌افتد؟ دو نفر از فرزندانش به نام «عبدالله» و «عبیدالله» به او پاسخ مثبت دادند. وی در همان خانه ماریه، دوستان را چنین مورد خطاب قرار داد: من قصد خروج دارم، چه کسانی با من همراه می‌شوند؟ در پاسخ به او گفتند: ما از یاران ابن زیاد بیم داریم. او در پاسخ گفت: به خداوند سوگند اگر همگان سخت پایمردی کنند، در برابر همت و طلب من خار و بی‌مقدارند. او از خانه خارج شد، پس از او دو فرزندش و اصحابش، «عامر» و غلامش، و نیز «سیف بن مالک» و «ادهم بن امیه» نیز خارج شدند. آنها بیابان خشک و بی آب و علف را پیمودند تا که در ابطح مکه به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ملحق شدند و خیمه‌ای در کنار امام برافراشتند. یزید بن ثبیط قدری استراحت کرد. سپس به خیمه امام حسین علیه‌السلام رهسپار شد تا حضرت را ملاقات کند. همین زمان بود که به امام خبر رسیده بود که یزید بن ثبیط به منزلگاه امام فرود آمده است. حضرت از این و آن سراغ او را می‌گرفتند تا به خیمه‌گاهش فرود آمدند. به امام گفته شد او به سوی محل سکونت شما رفته است. امام در اردوگاه یزید به انتظار نشستند. تا این که یزید بازگردد. از آن طرف كه به یزید بن ثبیط که امام را نیافته بود، خبر داده شده بود که امام به دنبال او آمده‌اند. به خیمه‌گاه برگشت. همین که چشمش به سرور آزادگان عالم افتاد این آیه را تلاوت کرد: «قُل بِفَضلِ الله، وَ بِرَحمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلیَفرَحوُا»؛ بگو به فضل خدا و رحمتش، پس به آن دلشاد باشید

ستارگان خونین 1 (عون بن عبدالله بن جعفر)

اي کاش من هم لايق سلام مولايم بودم....

عون ابن عبدالله ابن جعفر طیار

عبدالله بن جعفر برای مبارزه با آن قوم به میدان آمد، در حالی که می‌گفت: «ان تنکرونی فانا ابن جعفر شهید صدقٍ فی الجنان ازهر یطیر فیها بجناحٍ اخصر کفی بهذا شرفاً فی المحشر؛ اگر مرا نمی‌شناسید، پس من پسر جعفر، شهیدی راستین در بهشت تابان هستم؛ او در آنجا با بالی سبزفام پرواز می‌کند، در محشر همین شرافت او را بس است.»و با شمشیر به جنگ دشمن می‌رفت تا این که سی نفر سوار و هجده نفر پیاده را به قتل رسانید پس از آن رشادت‌های چشمگیر، شخصی به نام «عبدالله قُطبة الطائی» با شمشیر به او حمله کرد. با ضربه او، عون به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السّلامُ عَلی عَون بن عَبدالله بنِ جَعفرٍ الطّیار.» در زیارت ناحیه، از او با عناوین هم پیمان ایمان، نصیحت کننده به سوی پروردگار و همتای مثانی و قرآن یاد شده و قاتل او مورد لعن خداوند قرار گرفته است. بدن مطهر او با دیگر شهدا، در پایین پای امام حسین (علیه السلام) دفن شده است. «عون بن عبدالله جعفر» که گنبد و بارگاهی در چند فرسخی کربلا دارد غیر اوست. او از نوادگان حسن مُثنی بوده است. او هم‌پیمان ایمان و همتای قرآن دانسته شده است. این ادعای بزرگی است. اگر سند زیارت ناحیه از قوت برخوردار باشد و گفتار امام معصوم باشد، بی تردید عون بن عبدالله، در مقامی نزدیک به عصمت است